×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تجربه زندگی

از آغاز تا پایان

شعرهای زیبا در مورد باران سری چهارم

باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،
می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش.
می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ، زیر باران مدیحه ، رو به خورشید ترانه ، رو به سوی شادکامی .
می دویدم ، می دویدم ، هر چه دیدم غم فزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ،
بانگ شادی پس کجا بود؟
این که می بارد به دنیا ، نیست باران ، نیست باران ، گریه ی پروردگار است،
اشک می ریزد برایم.
می پریدم از سر غم ، می دویدم مثل مجنون ، با دو پایی مانده بر ره
از کنار برکه ی خون.
باز باران ، بی کبوتر ، بوف شومی سایه گستر ، باز جادو ، باز وحشت ،
بی ترانه ، بی حقیقت ، کو ترانه؟! کو حقیقت؟!
هر چه دیدم زیر باران ، از عبث پر بود و از غم ، لیک فهمیدم که شادی
مرده او دیگر به دلها ، مرده در این سوگواری...


باران بود و تو نبودی؛ سرد بود و تو نبودی؛ درد بود و تو نبودی ؛

من بودم و تو نبودی ؛ یلدا بود و تو نبودی ؛ شب بود و تو نبودی ؛
همه چیز آرام بود و همه چیز بود ؛ حتی نبودن ها بود اما تو نبودی!
گفته بودی یلدا ها ماله من است ؛ همیشه برای من و تو یلداست؛
طولانی و بلند ؛ بلند و بی انتها؛ بی انتها و بی انتها و بی انتها ...
نميدانم چرا و اين ندانستن عمر نفس های مرا کوتاه ميکند

که يلدای ما دروغ بود!
اما هر چه تو را به ياد من بياورد زيباست..


اواخر آذر ماه بود . شب بلند و تمام نشدنی در راه بود..
آخرين نگاه تو سرد بود؛سرد سرد.تو وقت رفتن نگاهم کردی؛

نميدانم دست تکان دادن مرا در آن اتاق بی چراغ ديدی يا نه؟

اما من در آيينه چشمان تو چه چيزهايی که نديدم!
گاهی سکوت گويا تر از هزار ترانه است!
مثل نگاه آخر تو که در آن فقط سکوت بود...
راستی نام کوچک مرا که از ياد نبرده ای؟

کاش ميشد باز از زبان تو شنيد..
از انتظار شنيدن پاسخ تو خسته نميشوم؛
بد قول مهربان من !

راستی هنوز مسير قلبت را چشم بسته می آيم؛ حالا کجا پيدايت کنم؟
تنها تو مرا فهميدی! نگاه تو آبروی جهان بود؛

گريه های تو گواه عشق بود! ستاره دور؛ترانه نزديک...
تکرار تو تکراری نيست! هر بار از تو نوشتن يک اتفاق تازه است..
اگر چه رنگين کمان آسمان ما هفت رنگ داشت اما

وقتی باران باشد؛تو باشی........
هنوز هم خواب تو را می بينم بگو خواب هميشگی کجاست؟

بی تو در خواب هايم بيدار می شوم و در بيداريم می ميرم!
خسته ام از خواب های بی تعبير!
پس کجای قصه آفتابی می شوی؟...
اصلا آفتابی شدنی در کار است!
نمیدانم شاید قصه نیست حقیقته .. حقیقتی که مصیبته!
شهرزاد هر چه قصه نا تمام تو بودی؛

هر از گاهی می ميرم بی ترانه های تو.
بی تو ترانه هم مرا راضی نمی کند...
هر شب تکه تکه ترانه های کهنه را کنار هم می چينم

و باز به همين حقيقت تلخ می رسم که:
تو هم بامن نبودی...


همیشه باران را جلوه گر زیبایی میدانستم.....          

اما ....

افسوس ....

که این باران زیبا هم مرا دل نداد و درک نکرد...

و نتوانست لحظه ای با دل غم دیده ی من

یار شود................


قلب ها را نمي توان به آدم ها سپرد ،
آدمها سخت اند .
قلب ها را بايد به باران سپرد ،
باران هرگز بي وفا نخواهد شد ...
زير باران مهرباني
مهرباني چشم ها را مي توان احساس كرد
و ترنم صداي عشق را مي توان شنيد .
زير باران مي توان ستاره شدن را باوركرد و آنها را چيد .
زير باران زمين را آسماني ديدم ،
با وسعتي از عشق .
باران يعني بغض شكسته آسمان .
باران يعني صداي گامهاي تو .
باران يعني قلب هاي ناآرام ابرها .
باران يعني مهرباني حرفهاي تو .
باران يعني گريه چشمهاي پاك .
باران يعني صداقت صداي تو .
و آسمان را هواي نوازش خاك است .
باران بهانه اي است ...


تو بــــارون كه رفتي ، شبم زير و رو شد
يه بــغض شكســـته رفيــق گلــوم شد
تو بـــارون كه رفتي ، دل باغچه پژمـــرد
تمام وجـــودم توي آيينه خط خـــورد

هنـــوزم كه بارون تو كوچه ميباره
دلـــم غصه داره ، دلــــم بي قــــراره
نه شـــب عاشقـــانه ست ، نه رويا قشنگه
دلــــم بي تو خـــونه ، دلــــم بي تو تنـــگه

يه شب زيـــر بارون كه چشمم به راهـــه
ميبينـــم كـــه كوچه پر نـــور مـــــاهـــه
تو مــــاه منـــي كه تو بارون رسيدي
اميد منـــي تو شب نـــا اميـــدي


باران که می بارد تو می آیی
بارانِ گل ، بارانِ نیلوفر
باران ِمهر و ماه و آئینه
بارانِ شعر و شبنم و شبدر
باران که می بارد تو در راهی
از دشتِ شب تا باغِ ِ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابروآب و آسمان جاری
غم می گریزد ، غصه می سوزد
شب می گدازد ،سایه می میرد
تا عطرِ آهنگِ تو می رقصد
تا شعر باران تو می گیرد
از لحظه های تشنه ی بیدار
تا روزهای بی تو بارانی
غم می کُشد ما را و می بینی
دل می کِشد ما را تو می دانی
باران که می بارد تو می آیی
بارانِ گل ، بارانِ نیلوفر
باران ِمهر و ماه و آئینه
بارانِ شعر و شبنم و شبدر




شنبه 5 خرداد 1391 - 2:24:57 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


جوک ها واستاتـــــــــــــــوس های جدید خیلی باحالن حتما ببینید


دلم تنگه


ستایش


اسلام علیک یا اباعبدالله حسین (ع)محرم تسلیت


چگونگی تغییر دادن پسورد آی دی یاهوی خود در یاهو مسنجر


طریقه حذف ایمیل یا ایدی در یاهو


متن ترانه های سیاوش


≋دریای من≋


شعرهای زیبا در مورد باران سری پنجم


شعرهای زیبا در مورد باران سری چهارم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

238981 بازدید

12 بازدید امروز

23 بازدید دیروز

190 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements